4 مرحله آسان برای دیجیتال مارکتینگ متفکرانه
ایمان مدائنی

در این مقاله 4 مورد از بهترین و آسان‌ترین روش‌های بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ را بیان می‌کنیم.

1. یافتن هدف

مهمترین مساله در بازاریابی "هدف" است. بدون هدف شما نمی‌توانید مسیر حرکت خود را ارزیابی کنید. اما برای یافتن هدف، ما باید فرآیندی را پیش گیریم که آگاهانه به سمت درون می‌رود تا ذهن را به جای تمرکز بر جهان حسی بیرونی، بر دانش خود متمرکز کنیم.

این روش ما را قادر می‌سازد تا با ارزش‌ها و باورهای اصلی به جای فشارهای بیرونی، هدف را بیابیم. این روش وقتی برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ استفاده می‌شود، تفکر درون را امکان‌پذیر می‌سازد.

الهام‌بخش‌ترین راهنماهای ما، مانند مارتین لوتر کینگ جونیور و استیو جابز با تفکر درون تمرین کرده و اهداف خود را پیش برده‌اند.

آن‌ها با حس و مفهوم هدف خود، رهبری کرده‌اند. آن‌ها از قدرت باورهای خود الهام گرفتند که به نوبه خود ما را برای بهتر شدن و پیروز شدن به چالش کشیده است.

به عنوان بازاریاب‌های دیجیتال، ما اغلب اوقات به جای "چرا" بر روی "چگونه" تمرکز داریم.

ما به جای ارزش نهایی محصول و خدمات خود که می‌خواهیم به مشتریان ارائه دهیم، بر روی ویژگی‌های جالب آن‌ها تمرکز می‌کنیم.

همچنین ما با ارزیابی نقاط قوت و آگاهی از نقاط ضعف خود، در موقعیت بهتری قرار خواهیم گرفت تا از روندهای جدید صنعت استفاده کرده و بهترین روش‌ها را برای ارتباط با مخاطبان خود پیدا کنیم.

کمپین Think Different اپل بهترین نمونه بازاریابی هدفمند در عمل است.

2. مثبت ماندن

وقت گذاشتن برای تجسم بهترین نتیجه در شروع کار می‌تواند به واکنش‌ها و تصمیمات بهتر در طول مسیر کمک کند. این کار همچنین کمک می‌کند تا تضمین کنیم که ما با تواضع و رضایت‌مندی اشتباهات را مدیریت می‌کنیم.

مثبت ماندن نیاز به تفکر پایدار، انعطاف‌پذیری و داشتن حالت ارتجاعی دارد و مزیت ماندگار ماندن را ایجاد می‌کند. بازاریابی مثبت به ایجاد ارتباطات صمیمانه با مشتریان کمک می‌کند.

مثالی برای این نمونه، کمپین #Imlovinit24 مک دونالد است. در مارس 2017، بعد از بدترین فروش در طی یک دهه، مک دونالد نسخه جدیدی از کمپین محبوب " I’m lovin’ it" را راه‌اندازی کرد.

کمپین اصلی برخی از شادترین داستان‌های کاربر هنگام خوردن ناهار و شام در مک دونالد را به نمایش گذاشت.

کمپین #Imlovinit24 این را یک قدم جلوتر برد، و "لحظات شاد" جدید و غیرمنتظره را به 24 شهر در سراسر جهان آورد.

این کار در بازسازی برند مک‌ دونالد و کمک به مشتریان در ایجاد حس لذت و اعتماد به مک دونالد بسیار موفقیت‌آمیز بود.

مثبت ماندن باعث دلسوزی نیز می‌شود؛ از دوست داشتن خودمان تا دوست داشتن جامعه. این امر به ما کمک می‌کند تا همدلی را تمرین کنیم و همچنین جهان و چشم‌انداز آن را درک کنیم.

از این رو، اگر ما سعی کنیم همیشه در طول مسیر مثبت باقی بمانیم، و در صورت ایجاد اشتباه آن را پذیرفته و برای حل آن چاره‌ای بیاندیشیم، همیشه به عنوان یک برند محبوب در ذهن‌ها خواهیم ماند.

3. ایجاد همدلی

هر استراتژی بازاریابی خوب ریشه در تجربیات یکپارچه‌ای دارد که با مسائلی که مشتری با آن مشکل دارد و همچنین راه‌های غلبه بر آن سر و کار دارد.

ما باید تمرین کرده و سعی کنیم اهداف و انگیزه‌های منحصربه‌فرد مخاطبان خود را کشف کنیم تا بتوانیم آن‌ها را به خوبی راهنمایی کنیم. توانایی شناخت، درک و پاسخ دادن به وضعیت احساسی مشتریان یک روش مناسب برای دیجیتال مارکتینگ است.

ما می‌توانیم بهترین پیام را برای شخصیت‌های مختلف تعیین کنیم یا حتی آن را برای هر فرد شخصی‌سازی کنیم.

مثلا اگر متوجه شویم که مشتریان به طور فزاینده به دنبال راهی برای سالم ماندن هستند، ممکن است بر موارد مربوط به لاغری و کم کالری بودن تمرکز کنیم.

شما باید بتوانید در یک سطح احساسی با مشتریان وارد تعامل شوید و با توجه به شناختی که از هر تیپ شخصیتی از مشتریان خود دارید، در تمامی مراحل خریدشان آن‌ها را راهنمایی کرده و مانند یک انسان همدلانه او را همراهی کنید.

بهترین نمونه‌های بازاریابی همدلی LUSH و Home Depot هستند.

4. گسترش چشم‌انداز

گسترش چشم‌انداز با دیدن نقطه مقابل در هر موقعیتی برای پیدا کردن هماهنگی و تعادل شروع به کار می‌کند. وقتی چشم‌انداز خود را گسترش می‌دهیم، تواضع و فروتنی را ایجاد می‌کنیم. همین فروتنی و صداقت می‌تواند به استراتژی بازاریابی منتقل شود.

گسترش چشم‌انداز باعث می‌شود همه موقعیت‌ها را در نظر بگیرید و برای هر موقعیت راه‌حل مناسبی را قرار دهید. این امر همچنین باعث می‌شود تا مشتریان خود و راه‌های ارتباط با آن‌ها را بهتر بشناسید.

مثلا قبل از راه‌اندازی یک مساله مهم، ما می‌توانیم سیاحت مشتری خود را از دیدگاه omnichannel  (ایده اصلیomnichannelنه تنها باعث شناسایی همه کانال‌های ارتباط با مشتریان می‌شود، بلکه تمام تعاملات مشتریان با کانال‌های مختلف را در کل فرایند خرید در نظر می‌گیرد) ارزیابی کنیم:

انتخاب محصول چقدر خوب است؟

تجربه نمایشگاه چقدر متنوع است؟

کیفیت مکالمات اجتماعی چگونه است؟

دیزنی شاید بهترین نمونه از بازاریابی omnichannel در عمل باشد.

نتیجه‌گیری

وقتی همدلی، فروتنی و صداقت را در همه سطوح سازمان، از پیش‌فروش تا ارائه خدمات به مشتریان قرار می‌‌دهیم، می‌توانیم واقعا مخاطبان خود را خوشحال کرده و ارزش طولانی مدت را ایجاد کنیم.

نظرات کاربران در رابطه با این دوره

جهت ثبت نظر باید در سایت عضو شوید و یا وارد سایت شده باشید .
logo-samandehi